سلام هر وقت که به تو فکر می کنم ، یک چیزی بدجور ذهن ام رو به خودش مشغول می کنه من می دونم که برای نوزادی و کودکی ات چه کار کنم : واکسن ات رو بزنم از ترس غرق شدن ات ، تا مدت ها از مامان ام بخوام ببر تو رو حموم وقتی گرسنه بودی بهت غذا بدم اگه هوا سرد بود لباس گرم بپوشونم تنت و اگه گرم بود لباس خنک تن ات کنم اگه تب داشتی پا شویه ات کنم وقتی خواستی دندون در بیاری ، دندونی ات رو بهت بدم ؛ آش دندون برات بپزم . گاهی اوقات ببرمت پارک و برات بستنی بخرم اگه اشتباه کردی ، درست و منطقی تنبیه ات کنم دوست ات داشته باشم و دوست ام داشته باشی و … اما وقتی به دوره ی نوجوانی ات می رسم اون موقعی که نظرت در مورد من و پدر ات اینه که : دوست شون دارم اما چرا این جوری اند ؟ وقت هجوم هورمون ها و محکم بسته شدن در ها وقت “مامان من دیگه بزرگ شدم !!!” ها وقت “شما ها من رو نمی فهمید ” ها وقت گریه های شبانه اما با تمام این وجود دارم برایت نصیحت مادرانه: دختر عزیزم دنیا همانند چرخ وفلکی می ماندکه بالاو پایینی های زیادی داردوبدان که همیشه مطابق میل تو نیست پس اگر درروزی موفقیتی کسب کردی به خود مغرور نشوواگر درآن شکست خوردی زیاد اندوهگین نشو زیرا هیچ کدام از این خوشی ها و ناراحتی ها پایدار نیست دختر خوبم در همه کلرهایت به خدا توکل داشته باش وبدان اگر درزندگی ات اتفاقی افتاده چه خوب چه بد درآن حکمتی می باشدکه خدا برایت در نظر گرفته انی عزیزتر از جانم دنیا آن چیزی نیست که تو میبینی شاید دنیا برای تو مانند شهر کوچکی برای رسیدن به آرزوهایت باشداما هیچ گاه به دنیا دل نبند وتنها دنیا را مسیری برای رسیدن به کمال و سعادت آخرت خود قرار بده وتو همانتد گلی هستی که در میان خارها رشد کرده و هیچ کسی نمیتواندآن گل را ببوید تو همانندآن گل باش و زیبایی خود را از نامحرمان پنهان ساز هرچند نصیحت مادرانه زیادی دارم اما مهمترین آن ها را به دختر عزیزم گفتم امیدوارم زندگی سرشار از آرامش خدایی داشته باشی دوستت دارم از طرف مادردلسوز #نامه–ای–به–دخترم #روز–دختر–مبارک
نامه ای به دخترم