ارسال شده در 28 بهمن 1395 توسط مرجان شریفی در محرم
سلام #مادر… من نبودم آن روزها!! سوختنت را ندیدم.. نه میخی دیدم نه زخم بازویی… اما به انداره ی تمام شنیده هایم زجر کشیدم.. #گریه کردم.. برای غربت غریبانه ات.. و اکنون در حرارت آتشی می سوزم که بیادم می آورد #غربت شما آنقدر عظیم بود که حتی… بیشتر »