#تلنگر
بسم رب المهدی…
سلام آقا…سلام مولا…سلام قائم…ایهاالمنتظَر…سال ها منتظر روز وصالم مولا…بدجور دلم گرفته آقا به خدا..
و اما داستان دلتنگی های ما که قرن هاست ادامه دارد…امیدوارم این فعل آینده نداشته باشد و “ادامه خواهد داشت” نشود…
مولای دلتنگی ، میدانم که میدانی…ولی بگذار بازگو کنم دلتنگی هارا…
اینجا *سرزمین مسلمانان* و *شیعه خانهٔ* شماست…بیایید و ببینید وضعیت را…بیایید و ببینید شیطان چطور احاطه کرده است محوطه ی عقل هامان را…بیایید و ببینیید جمعه ها چه راحت میگذریم از بلا تکلیفی هایمان…و به خیال خودمان ، با عجل الله گفتن های مداوم ولی سرد، نشسته ایم به انتظارتان…
ولی آقا این را هم بگویم مرید برای مرادش ، نه تنها نمینشیند ، بلکه می ایستد ، راه می رود و میدود🏃🏻…اینجاست شیعه خانهٔ شما…اینجاست سرزمین پیروان محمد(ص)…آری اینجا…در همین نزدیکی…به همین سادگی و راحتی…🙃
میدانم فکرش هم آزارتان میدهد مولا…میدانم دیدن این همه بی وفایی…این همه ناجوانمردی…این همه بی غیرتی…این همه بدحجابی … سخت آزارتان میدهد…
باز هم بحث حجاب شد و شاید برخی در ذهن ، افراطی بودنمان را نقاشی میکنند …چه کنیم دیگر… *"از غریب گفتن ، غریبی می آورد"* …وقتی از درد های شما بگوییم ، وضعمان این می شود دیگر…عیبی ندارد بگذار بگویند…ما به آرامش نامتان اکتفا میکنیم…همین میم حه میم دال است که با ذکرش تهِ دلمان امید جوانه میزند…
ما ایستاده ایم آقا راه خواهیم رفت و خواهیم دوید🚶🏻🏃🏻 . ما قطره های امید را به دریای رحمت خدا تبدیل خواهیم کرد…غصه نخورید…
ما همان امتی هستیم که پیامبرمان یتیم مکه بود
و آقای جهان شد… همان امتی که چادر مادرمان حضرت زهرا(س) پشت در خانه اش سوخت ولی از سرش نیفتاد…همانی که امام اولمان که به خاطر بی وفایی ها فرقش شکافت و نمازش برای همیشه ناتمام ماند…
نگران نباشید مولا ، بی شک لیاقت دیدار مرحمت آمیز شما را نیز پیدا خواهیم کرد…ما امت محمد (ص)ایم…امام زمانم به پایان آمد این کاغذ حکایت همچنان باقیست…تمامی ندارد حکایت ما…مکتب مان پابرجاست…
آقا به اسم زیبای تان قسم دیگر تحمل دلتنگی نداریم…این جمعه بیایید دیگر…
آخر نامه ام نوشتم “بیا” خواستم امضا بزنم…که به یاد آوردم نامه های امضا زده ی کوفیان را که بی مهابا نوشتند بیا و ندیدند فرجام را…و دستم بدجور لرزید…
موضوع من این بود که از لطف تو گویم
اما ز چه گویم تو که خود لطف خدایی